در دوره ای که فلسفه ظهور و انتظار با برداشت های نادرست توسط برخی بیان می شود، رجوع به اندیشه شخصیتی که سیمای اهل بیت در منظرعرفانی اش تصویری راستین داشته است، روشنگر خواهد بود. آن چه درپی می آید جلوه ای از اسرار و مسائل ولایت، امامت و مهدویت در اندیشه عرفانی امام خمینی(س) است که درکتاب «سیمای اهل بیت علیه السلام در عرفان امام خمینی» آورده شده است.
وظایف منتظران
منتظران راستین حضرت مهدی که دین باوران حقیقی و ولایت مداران واقعی هستند، در دوران غیبت که دوران هجران محبوبشان است، وظایف و مسئولیت های متعددی دارند. به تناسب موضوع تحقیق، مسائلی که در عرفان امام خمینی مطرح شده به طور اختصار و در سه محور تبیین می شود:
1. زنده نگه داشتن اسلام:
دوران غیبت، فصل غربت اسلام، ایمان، اخلاق و معنویت است و فتنه ها، شرارت ها، گمراهی ها و مفاسد گوناگون فردی، اجتماعی و اخلاقی رو به افزایش است؛ در عصر غیبت که خورشید ولایت رخ در حجاب غیبت و ماه امامت در محاق غیبت به سر می برد، انواع ظلمت ها، بدعت ها، هواپرستی ها، دین فروشی ها، فتنه انگیزی ها، نفاق ها، تفرقه ها، عداوت ها و دنیازدگی ها اوج می گیرد؛ ستمگران و باطل پیشه گان، بر اریکه قدرت قرار می گیرند .و حق جویان حق گرایان راستین که شمار اندک و اقلیت شکننده ای را تشکیل می دهند به انوع گرفتاری ها و رنج ها مبتلا هستند.
در چنین شرایطی، تلاش در جهت زنده نگه داشتن معارف دینی و سعی و تلاش خستگی ناپذیر در جهت تقویت ایمان مردم و کمک به ستم دیدگان و مبارزه با ستم پیشگان و بالاخره در صورت امکان، تشکیل نظام مقتدر سیاسی برای تامین اهداف یاد شده و در صورت فراهم نبودن زمینه آن، تلاش برای حداقل های اجرای احکام دین و زنده نگه داشتن حدود الهی در جامعه و مبارزه عملی و بی امان با مفاسد گوناگون و نوظهور، جزو وظایف بنیادین و کلان منتظران راستین است.
این حقایق در عرفان امام خمینی به زیبایی و قاطعیت مطرح شده که در نوع خود، درشمار اندیشه های ناب عرفانی، اعتقادی، سیاسی و حماسی ایشان است؛ آن هم در عصری که عالم اسلام در خواب غفلت مرگباری به سر می برد. حضرت امام در موارد متعددی در این باره سخن گفته است؛ از جمله: «اعتقاد به ضرورت تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره، جزئی از ولایت است؛ چنان که مبارزه و کوشش برای آن از اعتقاد به ولایت است... ما که به ولایت معتقدیم و به این که رسول اکرم(ص) تعیین خلیفه کرده و خدا او را واداشته تا تعیین خلیفه کند و«ولی امر» مسلمانان را تعیین کند، باید به ضرورت تشکیل حکومت معتقد باشیم و باید کوشش کنیم که دستگاه اجرای احکام و اداره امور برقرار شود. مبارزه در راه تشکیل حکومت اسلامی، لازمه اعتقاد به ولایت است.(1)
این کلام مبتنی بر ضرورت عقلانی و وحیانی وجود حاکم در جامعه است؛ زیرا اولا، نبودن حکومت سبب می شود که مردم دچار هرج و مرج شوند و اسلام هرگز چنین چیزی را نمی پذیرد. ثانیا، تردیدی نیست که احکام و قوانین اسلام تنها برای زمان حیات پیامبر و حضور امام معصوم نیست، بلکه در همه زمان ها باید به احکام اسلام عمل شود و اجرای بسیاری از احکام اسلام مبتنی بر وجود حکومتی عادلانه است و در زمان غیبت حضرت صاحب الزمان این حکم همانند سایر احکام اسلام زنده و لازم الاجرا است. حضرت امام در این باره می گوید: «از غیبت صغری تا کنون که پیش از هزار سال می گذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد؛ در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود، و هر که هر کاری خواست بکند؟... قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن 23 سال زحمت طاقت فرسا کشید فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال و پس از غیبت صغری اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟! اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آن ها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است؛ هیچ کس نمی تواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلام دفاع کنیم... هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است.(2)
از مجموع سخنان امام خمینی به دست می آید که فرهنگ مهدویت باید در جهت حفظ، تقویت و زنده نگه داشتن معارف و احکام و حیانی قرار داشته باشد و منتظران حضرت مهدی در کنار دعا برای تعجیل در ظهور، باید برای همان حقایقی تلاش کنند که همه انبیا برای آن مبعوث شده و حضرت مهدی نیز برای تحقق کامل آن اهداف خواهد آمد. این هدف، همان عزت اسلام وامت اسلامی، مبارزه با مفاسد اجتماعی و انحرافات فکری و اخلاقی، تامین کرامت انسانی در دنیا و آخرت و... است. در آموزه های دینی آمده است: «اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعز بها الاسلام و اهله، و تذل بها النفاق و اهله، و تجعلنا فیها من الدعاة الی طاعتک، و القادة الی سبیلک، و ترزقنا بها کرامة الدنیا و الاخرة.»(3) خداوندا، ما آرزومندیم که در دولت کریمه به سوی تو حرکت نماییم؛ دولتی که اسلام و امت اسلامی با آن عزت می یابد، نفاق ومنافقان با وجود آن دولت ذلیل می شوند؛ خداوندا ما را در آن دولت از جمله کسانی قرار بده که به سوی طاعت و بندگی تو مردم را فرا می خوانند و هدایت می کنند؛ کرامت و سعادت دنیا و آخرت را در سایه آن دولت کریمه نصیب همه بفرما. »
حضرت امام بر این باورند که تلاش در راه رسیدن به اهداف، اختصاص به زمان ظهور ندارد، بلکه از وظایف و تکالیف هر انسان مومنی در هر زمانی است؛ گرچه تحقق کامل این اهداف، تنها در زمان ظهور حضرت مهدی امکان پذیر خواهد بود. به تعبیر امام خمینی: «ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم؛ تکلیف شرعی ماست. منتها ما نمی توانیم، اینی که هست این است که حضرت، عالم را پر می کند از عدالت، نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید. ما تکلیف داریم... الان عالم پر از ظلم است... ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن]است[، تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم؛ چون نمی توانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند؛ اما ما باید فراهم کنیم کار را.» (4)
ائمه (علیهم السلام) با این که به خوبی می دانستند که اصلاح امور به طور کامل تنها در زمان ظهور حضرت قائم آل محمد(ص) امکان پذیر است و تلاش های آن ها هرگز آن اهداف کلان را تامین نمی کند؛ در عین حال از هیچ تلاشی در جهت ایجاد اصلاح در امت اسلامی و اجرای احکام الهی فروگذار نکردند. به عنوان نمونه، سالار شهیدان از تکلیف خود و امت اسلامی در همه زمان ها چنین یاد کرده است: «الا ترون ان الحق لایعمل به، وان الباصل لایتناهی عنه؟ لیرغب المومن فی لقاء الله محقا»؛(5) نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی شود؟در چنین شرایطی سزاوار است که همه مومنان به سوی لقاء حق شتاب کنند.
امام خمینی در راستای این بیان نورانی می فرماید: «اکنون که دوران غیبت امام(ع) پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می آید؛ عقل هم به ما حکم می کند که تشکیلات لازم است... شرع مقدس هم دستور داده که باید همیشه در برابر اشخاصی که می خواهند به شما تجاوز کنند برای دفاع آماده باشید... اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟... معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود ثغور مسلمین از دست برود و ما با بی حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می خواهند بکنند.»(6)
2. اهمیت حفظ ایمان و نظارت حضرت مهدی(ع)بر عملکرد شیعیان:
دوران غیبت امام زمان(عج) دوران سخت و دشواری برای شیعیان است. از دشواری های این دوران این که تبلیغات روز افزون فرهنگ های مهاجم و تلاش برای معنویت زدایی و براندازی بنیان های دینی و مذهبی مردم را گرفتار فرهنگ ابتذال کرده و حق محوری حق پذیری و انجام وظایف دینی و مذهبی را برای آنان دشوار ساخته است. در روایات نسبت به این گونه آسیب ها وخطرات هشدار داده شده است؛ از جمله امیر مومنان علی(ع) می فرماید: «للقائم منا غیبة امدها طویل، کانی بالشیعة یجولون جولان الغنم فی غیبة،یطلبون المرعی فلا یجدونه. الافمن ثبت منهم علی دینه و لم یقس قلبه لطول امد غیبه امامه فهو معی فی در جتی یوم القیام(7) «قائم ما اهل بیت غیبتی در پیش دارد و گویا شیعیان را می بینم که در دوران غیبت او چون رمه ای در پی مرتعی، به این سو و آن سوی روان هستند، ولی آن را نمی یابند؛ آگاه باشید هر کس در این هنگام بر دین خود استوار ماند و در پی به درازا انجامیدن مدت غیبت، به سنگ دلی گرفتار نشود، در روز قیامت با من و در جایگاه من خواهد بود.»
کلام حضرت گویای این حقیقت است که استواری بر عقاید و حفظ ایمان و معنویت درآخر الزمان با خطراتی جدی مواجه است؛ به همین دلیل کسی که این ارزش ها را حفظ کند از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار است؛ تا جایی که همنشین و رفیق آن حضرت در بهشت می گردد. نکته ای که امام خمینی درباره حفظ و مراقبت از ایمان مطرح کرده اند این است که حضرت مهدی ناظر بر اعمال شیعیان است: «ببینید که تحت مراقبت هستید؛ نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان- سلام الله علیه- هفته ای دو دفعه به حسب روایت... من خوف این را دارم که کاری، ما بکنیم که امام زمان- سلام الله علیه- پیش خدا شرمنده بشود، این ها شیعه های تو هستند دارند این کار را می کنند... نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان ما و سایر دوستان امام زمان- سلام الله علیه- یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان-سلام الله علیه-بشود.(8)
مساله نظارت رسول خدا و ائمه علیه السلام بر عملکرد شیعیان در روایات متعدد و به صورتهای مختلفی مطرح شده است؛ از جمله امام صادق علیه السلام می فرماید: «تعرض الاعمال یوم الخمیس علی رسول الله و علی الائمة» (9) هرهفته روزهای پنج شنبه اعمال مردم به رسول خدا و ائمه علیهم السلام عرضه می شود.
دربعضی روایات آمده که اعمال در همان روز بر انسان کامل عرضه می شود. در قرآن کریم نیز آمده است: چگونه است حالشان آن گاه که از هر امتی گواهی آوردیم و تو را برآنان گواه آوردیم.(10)
امام صادق علیه السلام ذیل این آیه مبارک می فرماید: «فی کل قرن منهم امام منا شاهد علیهم و محمد(ص) شاهد علینا» (11) در هر عصر و زمانی امامی از ما اهل بیت شاهد و ناظر اعمال مردم است و رسول خدا شاهد براعمال ما است.»
با توجه به این قبیل روایات است که امام خمینی از نظارت مستقیم حضرت مهدی براعمال ما چنین سخن گفته است: «ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان-علیهم آلاف التحیات و والسلام- که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظرامور است، ائمه ما هستند.(12)
این کلام امام خمینی بازتاب توقیعی از ناحیه مقدسه است که فرمود: «فانا یحیط علمنا بانبائکم ولا یعزب عنا شی ءمن اخبارکم و معرفتنا بالزلل الذی اصابکم»(13) ما به اخبارشما علم داریم و هیچ چیز از اخبار شما برما پوشیده نیست و از لغزش و کاستی های عملکرد شما آگاه هستیم و چیزی برما پوشیده نمی ماند.
بنابراین پیروان اهل بیت علیهم السلام باید توجه داشته باشند که دقیقا تحت نظارت امام زمان قرار دارند و حضرت از همه امور آن ها آگاه است و نباید به گونه ای عمل کنند که موجب رنجش خاطر مولایشان مهدی موعود فراهم گردد و به گفته امام خمینی، باید مواظب بود که کارهای ما به گونه ای نباشد که باعث سرشکستگی حضرت نزد ملائکه الهی بشود.(14)
3. عمل به شعایر مذهبی:
یکی از مهم ترین وظایف منتظران حضرت مهدی، زنده نگه داشتن شعایر مذهبی و در راس آن ها عزاداری برای اهل بیت(ع) به خصوص سالار شهیدان است؛ زیرا عزاداری برای سید شهدا، شعار ولایت و امامت و حافظ دین و دیانت است. یکی از بزرگان در این باره می گوید: «عزاداری از شعایر امامت است و ملحق به اصول دین، مانند اذان که طوایف اسلام گفتند اگر از مردم شهر اسلامی بانگ اذان شنیده نشود، امام با آن مردم قتال کند تا صدا به اذان بلند کنند؛ با این که اذان مستحب است اما از شعایر نبوت است.(15)
امام خمینی درباره عزاداری سالار شهیدان به تفصیل سخن گفته اند؛از جمله می فرماید: «خدای عالم چون دید بنای دین را ماجراجویان صدر اول متزلزل کردند... حسین بن علی را برانگیخت و با جان فشانی و فداکاری ملت را بیدار کرد و ثواب های بسیار برای عزاداران او مقرر کرد تا مردم را بیدار نگه دارند و نگذارند اساس کربلا که پایه اش بر بنیان کندن پایه های ظلم و جور و سوق مردم به توحید و معدلت بود، کهنه شود... سودی که از این عمل به دست آمده و می آید بقای دین حق واساس تشیع است که سعادت دنیا و آخرت جهانیان بسته به آنست و با نظر به وضعیت شیعه در آن زمان و فشارهای گوناگون از مخالفان علی بن ابی طالب به پیروان او، قیمت این عمل بیش از آنست که به تصور ما در آید و خدای جهان برای آنها ثواب ها و مزدهایی تهیه فرموده که هیچ چشمی ندیده و گوشی نشنیده،و این کمال عدالت است.(16)
در این کلام به آثار و برکات ویژه ای که برای عزاداری امام حسین(ع) وجود دارد اشاره شده است. یکی از آثار عزاداری، تاثیرات معنوی آن واثر دیگر،نقش خاصی است که در حفظ اسلام و تشیع داشته است. پیرامون تاثیر نخست، تنها به یک حدیث نورانی از امام صادق(ع)بسنده می کنیم، آن حضرت فرمود: «نفس المهموم لظلمنا تسبیح،و همه لنا عبادة. ثم قال: یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب»(17)؛ نفس کشیدن کسی که در مصیبت ما اهل بیت اندوهگین است، به منزله تسبیح واندوه او برای ما عبادت است. سپس فرمود: سزاوار است این حدیث با آب طلا نوشته شود.
در این حدیث نورانی پاداش عزاداری برای اهل بیت(ع) همان پاداشی بیان شده که برای روزه داران مطرح گردیده است، رسول خدا(ص)درباره روزه داران ماه رمضان فرمود: «انفاسکم فیه تسبیح و نو مکم عباده»(18) بنابراین همان گونه که نفس کشیدن روزه داران، تسبیح و خواب آن ها عبادت است، نفس کشیدن عزاداران اهل بیت نیز تسبیح و اندوه آنان عبادت است.
اما غیر از فضیلت معنوی، آثار و برکات فراوان دیگری نیز برای عزاداری اهل بیت، به خصوص سالار شهیدان وجود دارد که امام خمینی درباره آن ها به تفصیل سخن گفته اند؛از جمله می فرمایند: «مجالسی که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود با همه نواقص که دارد، باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضایل و پخش مکارم اخلاقست، در اثر همین مجالس است؛ دین خدا و قانون های آسمانی که همان مذهب مقدس شیعه است... در سایه این مجالس مقدس که اسمش عزاداری و رسمش نشر دین و احکام خداست تا کنون به پا بوده و پس از این هم به پا خواهد بود... اگر این تاسیس که از تاسیسات بزرگ دینی است. نبود، تا کنون از دین حقیقی که مذهب شیعه است اثری به جا نمانده بود.(19)
این برداشت در کلمات بزرگان علم و دانش و سیاست به صورت گسترده مطرح شده است؛ نکته آموز پاکستانی، علامه اقبال لاهوری در کلام نغزی می گوید:
«آن امام عاشقان پور بتول سروآزادی ز بستان رسول
الله الله بای بسم الله پدر معنی ذبح عظیم آمد پسر
درمیان امت، کیوان جناب همچو حرف «قل هو الله» در کتاب
چون خلافت، رشته از قرآن گسیخت حریت را زهر اندر کام ریخت
خواست آن سر جلوه خیر الامم چون سحاب قبله باران در قدم
برزمین کربلا بارید و رفت لاله در ویرانه ها کارید و رفت
تاقیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد
سرابراهیم و اسماعیل بود یعنی آن اجمال را تفصیل بود
تیغ بهر عزت دین است و بس مقصد او حفظ آیین است وبس
خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد
رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم
تار ما از خیمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاک او رسان(20)
با توجه به نقش بسیار مهم زنده نگه داشتن شعائر مذهبی، به خصوص عزاداری سالار عاشقان حسین بن علی(ع) در حفظ و بقای ارزش های دینی و فضایل اخلاقی، یکی از مهم ترین و بنیادی ترین وظایف منتظران حضرت مهدی، زنده نگه داشتن عاشورای حسینی دانسته شده است. به همین دلیل در کلمات امام خمینی تاکید فراوانی براین مساله شده است.
4. آروزی دیدار و مژده وصال:
حسن ختمام این فصل سروده آرزوی ظهور مهدی(ع) حضرت امام است:
حضرت صاحب زمان مشکات انوار الهی مالک کون و مکان مرآت ذات لامکانی
ای که بی نور جمالت نیست عالم را فروغی تا به کی در ظل امر غیبت کبری نهانی
پرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا ای که قلب عالم امکانی و جان جهانی
تا به کی بر ما روا باشد جفای انگلیسی آن که در ظلم و ستم فرد است و او را نیست ثانی(21)
این آروزی دیدار در عرفان حافظ به صورت مژده وصال چنین تجلی کرده است:
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید که زانفاس خوشش بوی کسی می آید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش زده ام فالی و فریاد رسی می آید
زآتش وادی ایمن نه منم خرم و شاد موسی اینجا به امید قبسی می آید
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست این قدر هست که بانگ جرسی می آید
خبر بلبل این باغ بپرسید که من ناله ای می شنوم کز قفسی می آید(22)
1. ولایت فقیه، ص 21 .
2. ولایت فقیه، ص 27 و 28.
3. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح، ص 295 .
4. صحیفه امام، ج 21، ص 17-15.
5. تحف العقول، ص 249.
6. ولایت فقیه، ص 50-49.
7. کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 303 .
8. صحیفه امام، ج 8 ، ص 392-391.
9. بحار الانوار، ج 23، ص 345 ، ح 38.
10. همان، ص 346، ح 41.
11. همان، ص347، ح 47.
12. صحیفه امام، ج 21، ص 396.
13. بحارالانوار، ج 53، ص 175، توقیع 7.
14. ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص 423.
15. دمع السجوم، ص 59.
16. کشف اسرار، ص 174 .
17. الامالی(مفید)، ص 386.
18. الامالی (صدوق)، ص84.
19. کشف اسرار، ص 174-173.
20. کلیات اشعار فارسی، ص 75.
21. دیوان امام، ص 266-265.
22. دیوان حافظ، ص 268